وقتی سناریوی همیشگی طبیعت دوباره در تمامترین زوایایش ظهور میکند، در این آغاز متناوب آیا هوای تازهای را تجربه خواهیم کرد؟ خوانش امید دارد تا شاید بتواند در شمارههای آتی هوای تازهای از ادبیات را تجربه کند.
در پاسخ به تلفنها و نامههای دوستان فرهیختهام که گاه و بیگاه مرا مورد لطف قرار داده و نکاتی را گوشزد میکنند باید متذکر شوم چاپ مطالب درج شده در خوانش به این معنا نیست که بضاعت ادبیات ما این است که پیشرو دارید، ادبیات امروز ما بدلیل خانهنشین شدن ( ) و غیاب متنهای خوب و درخور و یا دسترسی به منبع اطلاعات و یا مشکلاتی از جمله فضاهای اقتصادی موجود بر خوانش و چینش اشخاص در ادبیات به سمتوسویی کشیده شده است که گاها ناگزیر از بسنده کردن به همین فضای موجود میباشیم (که البته مشکل قابل تامل نشریاتی از این طیف نیز هست)
مخاطبین مدق خوانش خود نیز میدانند که خوانش در هر شماره جهش داشته و کم کم ساختار هستیمند خود را پیدا خواهد کرد.
خوانش قرار نیست مامن پرتاب یا پرتگاه شخص یا اشخاصی باشد، نامها و چهرههای جاافتاده که سالهاست ادبیات ما را در سیطره دارند و ندادن مجال به بااستعدادترهای گمنام خود یکی از معضلهای کنونی ادبیات است.