خانه‌ی ادبیات پیشروی ایران
مرور برچسب

علی قنبری

نامه‌ای به نوام چامسکی درباره‌ی جنگ

نوام چامسکی عزیز! نمي‌تونم برم سراغِ يه كفشايي كه لوده‌گي‌رو شوت مي‌كنه تو آشغالا  بعدش هم تی‌پا مي‌زنه به يه مرده‌شور و  ازش مي‌خواد كه رد  بی‌مرگی‌رو بگيره.  شما فكر مي‌كنين هلال ماه  بالاي  فكرايِ  من همان هلال  بالای سر رب‌الجنود1 …
ادامه مطلب ...

تمهیدات

در کافه ی بیروت نه چشم اندازی نه چشم ِ میگون نزاع تقابل ساده ی من وسالاد فصل است و گام ِ اطفال که می ریزد در تجارت اورانیوم . ضمنا سعید سلیمی پیچید به سوی بهشت با گلها و کلماتی برخاسته از دهان های ریاضی . پاهای بی گمان در تعابیر…
ادامه مطلب ...