خوانش

بهرام غلامی از نسل جدید داستان‌نویسان و اهل کرمانشاه است که داستان‌هایش در جشنواره‌های داستانی مطرح شده و جوایزی نیز کسب کرده است. اولین مجموعه داستان او با عنوان "شش انگشتی" در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و جز نامزدهای نهایی جایزه مستقل ادبی واژه…
ادامه مطلب ...

من از حرف‌های گنده می‌ترسم. این حرف‌ها مردم را به خاک سیاه نشانده‌اند                                           (اولیس: جیمز جویس) پیشگفتار  این مقاله حاصل تلاشی است برای گوش‌سپاری به برخی از متون داستانی و نمایشی دو تن از نامدارترین…
ادامه مطلب ...

   دربحبوحه‌ی دهه‌ی60 که بحث مدرنیسم در ادبیات داغ بود. فقط چند نشریه مستقل وجود داشتند که شعراین دهه را تحت پوشش قرار می‌دادند. دو نفر از شاعران برآمده از دهه‌های پیش شاعران نسل جدید و نواندیش را همراهی می کردند و از آخرین نظریه‌های زبانی…
ادامه مطلب ...

 احیا، بازسازی و استمرار ادب و فرهنگ ملی اقتضا می‌کند که ما با زبان معاصر خود، ساخت‌ها و انواع و اشکالی بسازیم که قابلیت ادامه‌ی زندگی معاصر ما را داشته باشد ، و این فرق می‌کند با ترجمه متون  دنیای  متمدن  به زبان فارسی    کیمیا و خاک…
ادامه مطلب ...

 در ژرفِ اين نوشته اگر ميلي برايِ چينشِ اجزا و فرو كاستنِ آهنگِ آن به نفعِ لحن و نقشي پرسشي وجود داشته باشد ، بايد از آن سر باز زد و آهنگِ نوشته  را برافراشت تا نقشي اخباري پيدا كند. آن‌چه در اين‌جا محل بحث است، تحليلي ادبي-جامعه‌شناختي…
ادامه مطلب ...

نوام چامسکی عزیز! نمي‌تونم برم سراغِ يه كفشايي كه لوده‌گي‌رو شوت مي‌كنه تو آشغالا  بعدش هم تی‌پا مي‌زنه به يه مرده‌شور و  ازش مي‌خواد كه رد  بی‌مرگی‌رو بگيره.  شما فكر مي‌كنين هلال ماه  بالاي  فكرايِ  من همان هلال  بالای سر رب‌الجنود1 …
ادامه مطلب ...

گوش که کنید سازها هم به هوا گوش می دهند شعله در گام هفتم خود خیس است واستخوانی که با پیر شدن اجرا می‌شود اجرا شده است . اما شما چه؟چیزی شنیدید؟ در حالی‌ که او شنبه را می‌داد برایش بمیرند ویکشنبه‌ها نوبت خودش بود نا امیدمان هم کرد…
ادامه مطلب ...

سینه‌ی تو     چه بازی می‌خورد      هزار کبوتر
ادامه مطلب ...

Persephone ربوده یاکه‌چال چه‌تفاوت نیم‌چهردرد بر ارابه که بود و مام پرسه‌گرد وبه نیم‌سال تا ببیندت به مویه به سطح آمدی در چشم بی‌قرار و مام پرسه‌گرد اول تیرماه هشتاد و چهار چند نفر درست بود رابطه موجود بود و…
ادامه مطلب ...

در کافه ی بیروت نه چشم اندازی نه چشم ِ میگون نزاع تقابل ساده ی من وسالاد فصل است و گام ِ اطفال که می ریزد در تجارت اورانیوم . ضمنا سعید سلیمی پیچید به سوی بهشت با گلها و کلماتی برخاسته از دهان های ریاضی . پاهای بی گمان در تعابیر…
ادامه مطلب ...