خانه‌ی ادبیات پیشروی ایران

فصلنامه ادبی خوانش – شماره ۳ و ۴

یادداشت سردبیر

0

 این مطالب زمانی نوشته می شود که تقریبا کارهای مربوط به صفحه‌آرایی در حال تمام شدن است بعد از آن همه مشکلات که البته از پیش‌شماره و شماره یک و دو کمتر بود ، اما این بار با مشکل دیگری مواجه بودیم آنهم تغییر ناگهانی محل نشریه بود که کارمان را به تعویق انداخت.

اما با همه‌ی کاستی‌ها واتفاقات غیر قابل پیش‌بینی مسائل خوشایندی نیز اتفاق افتاد که باعث خوشحالی گردانندگان خوانش شد، آنهم وجود یک دستگاه کامپیوتر، نداشته، که اکنون داریم و همه کارهای خوانش از جمله تایپ، غلط گیری، طراحی و خلاصه تمامی کارهای لازمه‌ی بستن یک نشریه را با همان یک دستگاه کامپیوتر انجام می‌دهیم  و وجود یک پرینتر در این شماره که مسرتمان را افزون کرد.

شاید برای خیلی از دوستداران و خوانندگان  خوانش غیر‌قابل تصور باشد که خوانش با بضاعت یک کامپیوتر، پرینتر و در اتاقی ۳*۳ بسته می شود. ولی ما با افتخار به همه‌ی نا امکانات موجود خوانش را می‌آفرینیم.

ما به‌عنوان گردانندگان خوانش وظیفه خویش دانستیم تا خوانندگان فرهیختمان را از وضعیت موجود مطلع سازیم.

در این میان تنها نامه‌ها و نظرات شماست که مواجه شدن با مسیر دشوار پیش رویمان را کمی آسانتر می کند

 باید به این نکته نیز اشاره شود کاستی در بعضی از بخش‌ها به روند کلی ادبیات در حال حاضر بر می‌گردد، شاید بعضی از بخش‌ها به نظر دوستان فرهیخته و ادب‌پرورمان دچار کاستی‌هایی باشند که  ما این ضعف را از خوانش نمی‌دانیم، بلکه این معضل از فضاهای حاکم بر ادبیات کشور ناشی می‌شود. تعیین کردن سیر کنونی ادبیات به ویژه شعر، منبعث از شرایط اجتماعی و اقتصادی مستولی بر جامعه است. در این چند ساله سمت و سوی ادبیات چنان شد که به دلایلی نتوانسته آن‌چنان که شایسته است خود را به مخاطبانش بشناساند، در این میان خوانش تنها روزنه‌ی امیدی است که ما را در ادامه‌ی راه ثابت‌قدم نگه می‌دارد.

هیئت دبیران و تمامی مجموعه‌ی خوانش امیدوارند بتوانند با تامل و درنگ قابل ملاحظه‌ای از شلختگی‌های پیشین بکاهند، ضمن دوری جستن از جریانات ناموزون ادبی، تنش‌ها و تمامی مسایل حاشیه‌ای.

خوانش هم‌چنان خواسته و می‌خواهد در کنار سایر نشریات بستر پویایی باشد برای ارایه ادبیات امروز.

به کجا می‌روند

 پله‌های شکسته متروک

علفی در شکستگی سبز است

مثل یادی به سینه‌ای

من از این پله‌های سنگی محو

مات و مبهوت می‌روم بالا

به کجا می‌رسم ؟

از اولین شماره خوانش که ویژه منوچهر آتشی بود سه شماره می گذرد که عمران صلاحی را از دست دادیم

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.